تو چه ساده ای و من چه سخت
تو پرنده ای و من درخت
آسمان همیشه مال توست
ابر زیر پای توست
من ولی همیشه گیر کرده ام
تو به موقع میرسی و من
سال هاست دیر کرده ام
خوش به حال تو که می پری!
راستی!چرا دوست قدیمی ات - درخت را -
با خودت نمی بری؟
فکر میکنم توی آسمان
جا برای یک درخت هست.
هیچ کس در بزرگ باغ را
روی ما نبست!
یا بیا و تکه ای از آسمان برای من بیار
یا مرا ببر توی آسمان آبی ات بکار.
خواب دیده ام
دست های من
آشیانه تو می شود.
میوه ام:
سیب سفید آفتاب.
برگ های تازه ام:
ورق ورق
نور ناب.
خواب دیده ام شب ستاره ها
از تمام شاخه های من
تاب می خورند.
ریشه های تشنه ام
توی حوض خانه ی خدا
آب میخورند.
من همیشه خواب دیده ام ولی......
راستی هیچ فکر کرده ای یک درخت
توی باغ آسمان چقدر دیدنی ست !
ریشه های ما اگرچه گیر کرده است.
میوه های آرزو، ولی رسیدنی ست
نویسنده : ترنم در تاریخ دوشنبه 92/7/22